
چکیده
انتخاب و اصلاح نژاد در مرغهای گوشتی (مرغهای پرورشی برای تولید گوشت) عمدتاً بر افزایش سرعت رشد و بهبود ترکیب بدنی متمرکز بوده است. رابطهی منفی میان ویژگیهای رشد و تولیدمثل، اجرای برنامههای اصلاحی و پرورشی را دشوار میکند.
هرچند پژوهشهای اصلاح نژاد مرغها بیش از ۱۵۰ سال سابقه دارد، افزایشهای قابلتوجه در تولید تنها طی ۷۵ سال اخیر حاصل شده است. در انتخاب حیوانات اصلاحی، ویژگیهایی همچون استحکام استخوان، تناسب بدنی، وضعیت فیزیولوژیک و نرخ ابتلا به بیماریها مورد توجه قرار میگیرد.
در طول سالها، در سطح والدین مرغهای گوشتی، از نظر تعداد تخمهای قابل جوجهکشی، وزن تخم و بازده جوجهکشی پیشرفتهایی صورت گرفته است.
در اوایل قرن بیستم، میانگین افزایش وزن روزانه تا سن کشتار حدود ۸ گرم و ضریب تبدیل خوراک (FCR) برابر با ۵ بود، در حالیکه در آغاز قرن بیستویکم این ارقام بهترتیب به ۶۶ گرم و 1.7 رسید. عامل اصلی این پیشرفتها، اصلاحات ژنتیکی در نژادهای مورد استفاده است. با این وجود، برخی مشکلات مانند تضعیف سیستم ایمنی، اختلالات اسکلتی، کاهش زندهمانی و مشکلات تولیدمثل در سطح گلههای والد بروز کرده است.
کلیدواژهها: مرغ گوشتی، والدین، ویژگیهای عملکردی، پیشرفتها، مشکلات
مقدمه
با ورود به قرن نوزدهم، رشد جمعیت، گسترش شهرنشینی، توسعه مناطق مسکونی و کاهش جمعیت پرندگان وحشی باعث افزایش تقاضا برای گوشت مرغ شد. در اواخر قرن نوزدهم، پیشرفت علم ژنتیک نقش مهمی در توسعه پرورش طیور ایفا کرد. همچنین، پیشرفت در فناوری حملونقل موجب گسترش تجارت تخممرغ بین شهرها و کشورها شد.
در نیمه اول قرن بیستم، استفاده از دستگاههای جوجهکشی خودکار با ظرفیت بالا آغاز شد. بهبود در اصلاح نژاد، روشهای پرورش، تغذیه و کنترل بیماریها منجر به افزایش چشمگیر در بهرهوری و عملکرد تولید شد. در نیمقرن اخیر، هم در تولید و هم در مصرف، تجارت گوشت مرغ و محصولات آن رشد قابلتوجهی یافته است. باوجود مشکلاتی مانند بیماریها و نوسانات اقتصادی، روند افزایش تولید متوقف نشده است.
در کشورهایی که مصرف گوشت خوک ممنوع است، سهم گوشت مرغ از کل مصرف گوشت به حدود دو سوم رسیده است. انتظار میرود در آینده نیز تولید و مصرف گوشت مرغ رشد بیشتری نسبت به سایر انواع گوشت داشته باشد.
امروزه تولید گوشت مرغ در کشورهایی چون چین، ایالات متحده، اتحادیه اروپا و برزیل بهصورت صنعتی و در مقیاس بسیار بزرگ انجام میشود و بر اساس آمار سازمان خواروبار جهانی (FAO)، سالانه حدود ۱۸ میلیون گله والد و ۲۰ میلیارد جوجه گوشتی تولید میشود.
این مقاله به بررسی تاریخی و تحلیلی تکامل مرغهای گوشتی و والدین آنها از منظر ویژگیهای عملکردی و مشکلات مرتبط میپردازد.
تاریخچه اصلاح نژاد مرغهای گوشتی
پژوهشهای اصلاح نژاد مرغها از سالهای ۱۸۷۵ تا ۱۸۹۸ با کارهای داروین و بیتسون آغاز شد.
در اوایل قرن بیستم، روشهای انتخاب جمعی به کار رفت و تا زمان ایجاد ژنوتیپهای گوشتی ادامه یافت. در آن زمان، نژاد Plymouth Rock محبوبیت داشت، اما به دلیل رنگ تیره پرها بهتدریج کنار گذاشته شد.
در دهه ۱۹۲۰، تلاقی بین خروسهای سفید Cornish و مرغهای سفید Plymouth Rock یا ترکیب چند نژاد مختلف برای تولید هیبریدهای کارآمد رواج یافت. برخی از برنامههای اصلاحی، نژاد New Hampshire را به دلیل رشد مناسب و تخمگذاری بالا وارد خطوط اصلاحی کردند.
نژاد Sussex نیز برای هر دو خط مادری و پدری مناسب تشخیص داده شد. در اغلب برنامهها، Plymouth Rock برای خط مادری و Cornish برای خط پدری استفاده شد.
در دهه ۱۹۳۰ استفاده از لانههای بسته برای تخمگذاری آغاز شد و در دهه ۱۹۴۰ با کمک ژنتیک کمی، اصلاح هیبریدها سرعت گرفت. شرکتهای اصلاح نژاد با استفاده از چند نژاد مختلف، خطوط سنتتیک جدیدی ایجاد کردند و نژادهای خالص بهتدریج جای خود را به هیبریدهای گوشتی پربازده دادند.
در دهه ۱۹۵۰ نظریههای ژنتیک جمعیت گسترش یافت و در دهه ۱۹۶۰ روشهای «انتخاب شاخصی» و «تلقیح مصنوعی» بهکار گرفته شد. در همین دوره، دادههای اصلاحی با استفاده از رایانهها بهسرعت تجزیهوتحلیل شدند.
در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، آزمونهای «کارایی مصرف خوراک در سطح خانواده و فرد» انجام شد. روش بهترین برآورد خطی نااریب (BLUP) را برای استفاده از اطلاعات خویشاوندان در انتخاب اصلاحی توسعه دادند.
از دهه ۱۹۹۰ به بعد، با معرفی انتخاب کمکنشانگری (MAS) که امکان شناسایی مناطق ژنی مرتبط با صفات فنوتیپی را فراهم میکرد، پیشرفت ژنتیکی شتاب بیشتری گرفت.
در دهه ۲۰۰۰، با استفاده از نشانگرهای DNA، تلفیق اصلاح سنتی و فناوری زیستی نوین کارآمدتر شد، و در سال ۲۰۰۴، مرغ اولین گونه دام اهلی بود که توالی ژنوم آن بهطور کامل تعیین شد.
با وجود آنکه اصلاح نژاد مرغها بیش از ۱۵۰ سال قدمت دارد، افزایش چشمگیر عملکرد تنها در نیمه دوم این بازه زمانی محقق شده است. امروزه سه شرکت اصلی (Cobb-Vantress، Aviagen و Hubbard) بازار جهانی اصلاح نژاد مرغهای گوشتی را در اختیار دارند. این تمرکز موجب نگرانی از کاهش تنوع ژنتیکی شده است.
پیشرفت در ویژگیهای عملکردی
رشد در طیور پدیدهای پیچیده است که تحت تأثیر عوامل ژنتیکی و محیطی قرار دارد. در برنامههای اصلاح نژاد سنتی، پیشرفت ژنتیکی معمولاً بر اساس وزن زنده در سن مشخصی انجام میگرفت. اما تغییرات ژنتیکی در وزن زنده با عواملی چون مصرف خوراک، بازده مصرف خوراک، درصد چربی، سن بلوغ جنسی و معمولاً کاهش عملکرد تولیدمثلی ارتباط دارد.
اصلاح نژادکنندگان معمولاً بر صفاتی مانند افزایش وزن زنده، بازده خوراک، بازده لاشه، درصد گوشت سینه، استحکام استخوان و سازگاری با استرس حرارتی تمرکز دارند. از آنجا که وراثتپذیری صفات ترکیب بدن (بهویژه نسبت گوشت سینه و چربی) بالا است، اصلاح نژادی باعث بهبود چشمگیر ترکیب بدنی در مرغهای گوشتی شده است.
در مطالعهای توسط Zuidhof و همکاران (۲۰۱۴) که سه نژاد از سالهای ۱۹۵۷، ۱۹۷۷ و ۲۰۰۵ را مقایسه کردهاند، وزن زنده در ۲۸ روزگی بهترتیب ۳۱۶، ۶۳۲ و ۱۳۹۶ گرم، و در ۵۶ روزگی بهترتیب ۹۰۵، ۱۸۰۸ و ۴۲۰۲ گرم گزارش شده است.
مرغهای هیبرید مدرن تنها در ۲۸ روز به وزن ۱۵۰۰ گرم میرسند، در حالیکه در سال ۱۹۲۵ برای رسیدن به این وزن حدود ۱۲۰ روز زمان لازم بود، در سال ۱۹۵۰ رسیدن به وزن ۱۵۰۰ گرم در حدود ۷۵ روز اتفاق میافتاد.
پیشرفتهای تاریخی عملکرد مرغهای گوشتی در جدول زیر خلاصه شده است:
جدول ۱ – ویژگیهای انتخابی در خطوط خالص مرغهای گوشتی
ویژگیهای مربوط به رشد |
ویژگیهای مربوط به تولیدمثل |
زندهمانی |
تعداد تخمها |
سازگاری با استرس حرارتی |
وزن تخم |
سرعت رشد |
قدرت جوجهکشی |
وزن در سن مشخص |
نرخ باروری |
بازده خوراک |
میل جنسی |
نسبت گوشت سینه |
سن و وزن بلوغ جنسی |
بازده و تناسب لاشه |
پرخاشگری |
سرعت و رنگ پرریزی |
— |
استحکام اسکلتی |
— |
جدول ۲ – تغییرات تاریخی ویژگیهای عملکردی مرغهای گوشتی در وزن بازاری استاندارد
سال |
سن (روز) |
وزن زنده (گرم) |
افزایش روزانه (گرم/روز) |
ضریب تبدیل خوراک (FCR) |
درصد تلفات |
1920 |
120 |
1000 |
8 |
5.0 |
20 |
1930 |
100 |
1200 |
12 |
4.6 |
15 |
1940 |
85 |
1400 |
17 |
4.0 |
10 |
1950 |
75 |
1500 |
20 |
3.2 |
8 |
1960 |
70 |
1600 |
23 |
2.5 |
8 |
1970 |
60 |
1900 |
32 |
2.2 |
5 |
1980 |
50 |
2200 |
44 |
2.0 |
5 |
1990 |
50 |
2600 |
51 |
1.9 |
4 |
2014 |
42 |
2800 |
66 |
1.7 |
4 |
در سطح مرغهای گوشتی تجاری، هدف از اصلاح نژاد همچنان افزایش وزن زنده و بهبود بازده خوراک است.
در گلههای والد، برای جلوگیری از وزنگیری بیش از حد، محدودیت تغذیه اعمال میشود. اگر پرندگان والد مانند جوجههای گوشتی تغذیه آزاد داشته باشند، بهسرعت دچار چاقی شدید، لنگش، و مرگ ناشی از اختلالات اسکلتی و قلبی خواهند شد.
در مرغهای مادری، میانگین تولید تخم حدود ۸۵٪ است و میانگین طول دوره تخمگذاری (کلاچ) بین ۷ تا ۸ تخم میباشد. در سیستمهای قفس، این مقدار ممکن است به ۱۵ تا ۲۰ تخم برسد .
مطابق دادههای شرکتهای بزرگ Aviagen ۲۰۱۶ و Hubbard ۲۰۱۶، میانگین بازده جوجهکشی ۸۴ تا ۸۵ درصد، تعداد تخمهای قابل جوجهکشی ۱۷۰ تا ۱۸۰ عدد و تعداد جوجههای تولیدی ۱۴۰ تا ۱۵۰ عدد برای هر مرغ مادری گزارش شده است.
عملکرد تولیدمثلی و مشکلات
در مطالعهای توسط Collins و همکاران (۲۰۱۴)، نژادهای سال ۱۹۵۵ (ACRB) و ۲۰۱۳ (COBB) مقایسه شدند. نتایج آنها بهشرح زیر بود:
ویژگی |
1955 (ACRB) |
2013 (COBB) |
وزن تخم (گرم) |
50 |
63.2 |
نرخ باروری (%) |
96.0 |
97.3 |
بازده جوجهکشی (%) |
86.7 |
89.2 |
مرگ جنینی زودرس (%) |
5.0 |
3.7 |
مرگ جنینی دیررس (%) |
4.0 |
2.6 |
درصد جوجههای معیوب |
0.1 |
1.4 |
همانطور که دیده میشود، تقریباً در تمام ویژگیها بهجز درصد جوجههای معیوب، پیشرفت حاصل شده است.
اما در مرغهای مادری، پیش از آغاز تولید تخم، تغییرات شدیدی در وزن بدن و ترکیب لاشه رخ میدهد.
افزایش بیش از حد وزن باعث اختلال در سیستم ایمنی، چندتخمگذاری و کاهش کیفیت پوسته و همکاران میشود و در خروسها، باروری کاهش مییابد.
خروسهای سنگینتر معمولاً توانایی جفتگیری مؤثر و انتقال اسپرم را از دست میدهند. همچنین رفتارهای تهاجمی نسبت به مرغها افزایش یافته و تمایل به رفتارهای نمایشی کاهش یافته است.
نرخ باروری معمولاً در ۲۰ هفته نخست بالاتر از ۹۵٪ است، اما پس از آن کاهش مییابد. یکی از دلایل اصلی این پدیده، تمرکز شدید شرکتهای اصلاح نژاد بر صفاتی مانند افزایش وزن زنده و بازده لاشه است که با باروری رابطه ژنتیکی منفی دارند.
نتیجهگیری
در نژادهای هیبریدی که برای تولید گوشت پرورش مییابند، طی ۲۰ تا ۳۰ سال گذشته در شاخصهایی چون افزایش وزن زنده، بازده لاشه، نسبت گوشت سینه و ضریب تبدیل خوراک پیشرفتهای بسیار چشمگیری حاصل شده است.
با توجه به اینکه ۶۰ تا ۷۰ درصد هزینههای پرورش طیور مربوط به خوراک است، بهبود بازده مصرف خوراک همچنان یکی از مهمترین اهداف اصلاح نژادی آینده خواهد بود.
در برنامههای مدرن اصلاح نژاد مرغهای گوشتی، علاوه بر بهرهوری تغذیه، توجه ویژهای به بهبود ویژگیهایی مانند بازده لاشه، تناسب بدن و بهویژه افزایش بازده گوشت سینه معطوف شده است. همچنین کنترل میزان چربی شکمی (چربی ناحیه بطنی) برای پاسخ به ترجیحات مصرفکنندگان از اهمیت بالایی برخوردار است.
با وجود این پیشرفتها، برخی ویژگیهای تولیدمثلی در گلههای والد دچار افت شدهاند. مشکلاتی مانند کاهش باروری، اختلالات اسکلتی، افزایش مرگومیر جنینی و ناهنجاریهای رشدی در جوجهها در سالهای اخیر بیشتر مشاهده میشود.
بهطور کلی، اصلاح نژادهای گوشتی اگرچه از نظر رشد و کارایی تغذیهای نتایج بسیار مثبتی داشته، اما این روند با هزینهای زیستی همراه بوده است؛ یعنی بخشی از سلامت، رفاه و توان تولیدمثلی پرندگان قربانی رشد سریع و راندمان بالا شده است.
بنابراین، در آینده نزدیک، چالش اصلی صنعت طیور ایجاد تعادلی پایدار میان رشد سریع، کارایی تغذیهای، سلامت و توان تولیدمثلی خواهد بود. این امر نیازمند استفاده همزمان از فناوریهای ژنتیک مدرن، رویکردهای تغذیهای نوآورانه و مدیریت بهینه گلهها است.
مقاله تکامل مرغهای گوشتی و گلههای مادری آنها
نویسندگان: احمد اوچار، مسعود ترکاوغلو، موسی ساریتچا
دانشگاه آنکارا، دانشکده کشاورزی، گروه علوم دامی دانشگاه اوندوکوز مایس
انتشار: مجله علوم و فناوری کشاورزی و غذای ترکیه، سال ۲۰۱۸